نویسنده :دکتر زهرا آجیلی
ترس ، عامل اصلی نگرانی ها و استرس های زندگی است.
از آنجایی که زندگی پیش بینی نشده است و پیدا نیست که آینده چگونه رقم می خورد، وجود چنین تشویش و نگرانی کاملا طبیعی و معقولانه می نماید. غافل از اینکه خود داوطلبانه نا آرامی را به وجود خویش دعوت کردید.
انسانی که همواره رویکردی به آینده دارد، از لحظه به دور است. دایما اوقات خود را در ترس رسیدن یا نرسیدن به اهداف خویش سپری می کند. چرا که آموخته تا زندگی را در آینده جستجو کند.
از اکنون جدا است و با نیروی قدرتمند حیات که تنها در این لحظه جاری است و حمایتگر اوست بیگانه است. نقد را به بهای ناچیزی به گرو فروخته و در خوابی بس رویایی و عظیم عمر می گذراند. اطرافیان را نیز همچون خود سردرگم و آشفته می بیند پس کجاست الگوی درست و صلاحی که ناجی او در این سیلاب تند زندگی باشد؟
چنان در ترس های خود دست و پا می زند و غرق در دانسته های خوفناک و باطل خویش است که جز استرس و نگرانی راه به جایی ندارد. چنین سرگشته ای روز به روز نا آرام تر و مشوش تر خواهد بود.
بر عکس انسانی که زنده به زندگی است و در اکنون زندگی می کند پشت گرم به نیروی هستی و حیات است و با ایمان کامل به حقیقت زندگی (خدا) در کمال آرامش و صبوری روزگار می گذراند و همواره به این دلخوش است که دست خداوند در دست اوست و او را در کشاکش زندگی رها نخواهد کرد.
هر که از خورشید باشد روی گرم
سخت رو باشد نه بیم او را نه ترس
مولانا
به تمامی وظیفه و مسئولیت خویش را انجام می دهد و بی آنکه نگران نتیجه باشد در لحظه ها زندگی می کند. به هستی ایمان دارد که :
گر بکاری جو نروید غیر جو ( مولانا)
پس در کشته خود هوشیارانه و عاشقانه گام بر می دارد و بی آنکه منتظر رویش باشد و در اندیشه نتیجه، خود را به شعور زندگی می سپارد و زندگی را زندگی می کند. و به این ترتیب انسان با ایمان گرفتار استرس و نا آرامی نخواهد شد.
در منتهای حضور زندگی را سپری می کند. کار را هم زندگی می کند. مسئولیت را نیز زندگی می کند سلامتی و بیماری را زندگی می کند و .... هیچگاه از زندگی جدا نیست.
در این ملغمه رنج و شادی، آرامی و نا آر می... به تمامی پذیرا است و خود را به این جریان می سپارد تا روند بودن را تجربه کند .
اصل دوم ریکی ( فقط برا امروز نگران مباش ) این سکون را به شما می آموزد. حداقل برای یک روز آگاهانه تمرین می کنید که به هستی یا همان خداوند ایمان داشته باشید و هر آنچه رخ می دهد را به او بسپارید و از استرس که همان ترس های ذهنی شما است و از شتابزدگی که همان واکنش های ذهنی است پرهیز کنید.
با استمرار در این اصل ریکی، کم کم به این باور می رسید که این جهان به دست صاحبی هوشمند و مهربان اداره می شود که هوشیارانه شما را حمایت می کند و بر همه احوالات بینا است.
کور را هرگاه باشد ترس چاه
با هزاران ترس می آید به راه
مرد بینا دید عرض راه را
پس بداند او مغاک و چاه را
پا و زانو اش نلرزد هر دمی
رو ترش کی دارد او از هر غمی
مولانا
نویسنده :دکتر زهرا آجیلی