آموزشی, مقالات ریکی, مقدمه ای بر ریکی

تاریخچه ریکی چیست ؟

تاریخچه ارجاع شده ریکی، از کتاب Reiki The Healing Touch نوشته ویلیام لی رند، گرفته شده است و به دقت مورد تحقیق قرار گرفته است تا حاوی اطلاعات تایید شده از منابع معتبر باشد. شما مجاز به کپی و جایگذاری این تاریخچه از جمله عکس ها در وب سایت خود هستید تا زمانی که از کل متن استفاده می کنید و تغییراتی در آن ایجاد نمی کنید.

تلاش های زیادی برای توضیح تاریخچه ریکی صورت گرفته است، اما متأسفانه در گذشته، بسیاری از آنها بیشتر بر اساس اسطوره و تلاش برای اعتبار بخشیدن به سبک خاصی از ریکی بوده و در بیشتر موارد فاقد اطلاعات دقیق بوده اند. با درک نیاز به تاریخچه ای مبتنی بر واقعیت از ریکی، بیش از بیست سال را صرف تحقیق در مورد این اطلاعات بر اساس سوابق مکتوب و مصاحبه با افراد نزدیک به توسعه آن کرده ام. نتیجه تاریخچه ریکی به شرح زیر است که برگرفته از حقایق مبتنی بر شواهد است.

ریکی قبل از اوسویی ( Usui )

بسیاری بر این باورند که میکائو اوسویی یا همان گونه که ما با احترام به او اشاره می کنیم، اوسوئی سنسی، خالق ریکی بوده است و کلمه ریکی تنها در مورد روش درمانی که او کشف و توسعه داده است به کار می رود. با این حال، هنگام تحقیق در تاریخچه ریکی، حقایق مربوط به منشأ ریکی به عنوان یک روش درمانی، متوجه می‌شویم که قبل از اینکه Usui Sensei سبک ریکی خود را توسعه دهد، حداقل چهار سبک دیگر از شفای ریکی در ژاپن وجود داشته است. این اطلاعات از Hiroshi Doi Sensei و Toshitaka Mochitzuki Sensei، دو محقق ژاپنی Reiki آمده است. درک دقیق تری از این موضوع در کتاب تاریخچه ریکی مبتنی بر شواهد توضیح داده شده است.(1و2)

در سال 1914، ماتیجی کاواکامی، درمانگر ژاپنی، سبک درمانی را ایجاد کرد که ریکی ریوهو نامید و در سال 1919 کتابی با عنوان ریکی ریوهو به سونو کوکا یا شفای ریکی و اثرات آن منتشر کرد. دیگر سبک‌های درمانی ریکی که در آن زمان استفاده می‌شد عبارتند از: Reikan Tonetsu Ryoho ایجاد شده توسط Reikaku Ishinuki و سبک  Senshinryu Reiki Ryoho توسط Kogetsu Matsubara و سبک Seido Reishojutsu ایجاد شده توسط Reisen Oyama. در زمانی که این سبک‌های ریکی استفاده می‌شد، در مارس 1922، اوسویی سنسی تجربه عرفانی خود را در مورد کوراما یاما داشت که در آن انرژی ریکی به او داده شد و از این طریق سبک ریکی خود را توسعه داد که او اوسویی ریکی ریوهو نامید. . جالب است که Usui Sensei این نام را انتخاب کرد زیرا نشان می دهد که او از سایر سبک های ریکی ریوهو در حال استفاده، آگاه بوده و نشان می دهد که این سبک ریکی ریوهو او بوده است. و به دلیل شرایطی که در طول جنگ جهانی دوم همراه با کار تاکاتا سنسی که بعداً در این بخش ذکر شد ایجاد شد، سایر اشکال ریکی از بین رفتند یا نسبتاً ناشناخته ماندند در حالی که Usui Reiki همچنان استفاده میشود و محبوبیت آن افزایش می‌یابد.
 
در بررسی اینکه چه چیزی را باید یا نباید ریکی نامید، باید در نظر بگیریم که نه تنها سیستم‌های بسیاری از شفای ریکی وجود داشته‌اند که اصل هستند و نسبتی به اوسویی سنسی ندارند، بلکه حداقل، انرژی ریکی وجود داشته است. برای هزاران سال و در واقع برخی احساس می کنند که از آغاز زمان وجود داشته است. انرژی ریکی چیزی است که هر کسی می تواند از آن استفاده کند و البته بسیاری از آن استفاده می کنند، بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع، منطقی به نظر می رسد که فرض کنیم هر سیستمی که از انرژی ریکی استفاده می کند را می توان ریکی نامید، نه فقط سیستم هایی که می توان آنها را به اوسویی سنسی نسبت داد.
 
با این حال، به دلیل شرایط ژاپن پس از جنگ جهانی دوم و این واقعیت که هاوایا تاکاتا ریکی را به غرب آورده بود، اوسوئی ریکی، به شکل غالب ریکی تبدیل شد که در سراسر جهان انجام می شد. به همین دلیل، درک کامل اوسوئی ریکی مهم است زیرا به ما پایه ای برای درک ریکی می دهد و ارتباط ما را با ماهیت آن آسان تر می کند.

کتیبه محل یادبود اوسویی

تاریخچه اوسوئی ریکی با نگاهی به کتیبه روی سنگ یادبودی که در سال 1927 در توکیو ژاپن به یاد میکائو اوسویی سنسی، بنیانگذار سیستم شفای اوسوئی ریکی نصب شد، آغاز می شود.

کتیبه روی یادبود اوسوئی، متعلق به سال 1927، توسط جوزابورو اوشیدا، شیهان (معلمی) نوشته شده است که توسط اوسوئی سنسی آموزش دیده و می تواند ریکی را به همان روشی که او آموزش داده و تمرین کند.(3) او همچنین جانشین اوسوئی سنسی شد. به عنوان رئیس انجمن اوسوی ریکی ریوهو گاکای (انجمن روش درمانی اوسوئی ریکی). ماسایوکی اوکاتا، همچنین یکی از اعضای Usui Reiki Ryoho Gakkai، ویراستار بود. ترجمه انگلیسی توسط Tetsuyuki Ono انجام شده است و در اینجا از کتاب، lyashino Gendai Reikiho، با اجازه نویسنده، هیروشی دوی، تجدید چاپ شده است.

کانجی بزرگ (حروف چینی که در سیستم نوشتاری ژاپنی استفاده می شود) در بالای سنگ یادبود نوشته شده است: "یادبود فضیلت اوسوی سنسی". بقیه کتیبه به شرح زیر است:

آنچه که شما به طور طبیعی از طریق تزکیه و تربیت می توانید به آن پی ببرید، «فضیلت» نامیده می شود و «شایستگی» برای گسترش روش رهبری و امداد و عمل به آن نامیده می شود. این افراد دارای شایستگی‌ها و فضیلت‌های فراوانی هستند که در نهایت می‌توان آنها را بنیان‌گذار بزرگ نامید. افرادی که آموخته های جدیدی را آغاز کردند و فرقه ای تازه در میان حکیمان، فیلسوفان، نوابغ و غیره به نام های دوران باستان پایه گذاری کردند، همه کسانی بودند که در بالا ذکر شد. می توان گفت که اوسوی سنسی نیز یکی از این افراد است.

او به تازگی روشی را برای بهبود جسم و روح بر اساس REIKI در جهان آغاز کرد. با شنیدن این شایعه، افرادی که دوست دارند درمان را بیاموزند و تحت درمان قرار گیرند، به یکباره از همه جا جمع شدند. واقعا خیلی شلوغ بود

Usui-Sensei، که نام عمومی او Mikao و نام مستعار Gyohan است، از دهکده تانای، ناحیه یاماگاتا، استان سیفو آمده است و پدری به نام Tsunetane Chiba داشت که نقش فعالی را به عنوان یک فرمانده نظامی بین پایان هیان ایفا کرده بودند. دوره و آغاز دوره کاماکورا (1180-1230). نام اصلی پدرش Taneuji و نام محبوب او Uzaemon است. مادرش آمد و از خانواده ای به نام کوایی ازدواج کرد.

تاریخچه نشان میدهد Usui-Sensei در 15 آگوست 1865 به دنیا آمد. او در دوران کودکی خود، در سختی ها، بسیار آموخته بود، با تلاش زیاد درس می خواند و از نظر توانایی بسیار برتر از دوستانش بود.

پس از بزرگ شدن به اروپا و آمریکا رفت و در چین نیز تحصیل کرد. با این حال، علیرغم توانایی واقعی خود، او همیشه در زندگی موفق نبود. اگرچه او اغلب مجبور به داشتن یک زندگی ناگوار و فقیرانه بود، اما بیش از گذشته تلاش کرد تا بدن و ذهن خود را بدون اینکه از مشکلات فرار کند، مقاوم کند.

یک روز، Usui-Sensei از کوه کوراما صعود کرد، جایی که در حالی که روزه بود شروع به توبه کرد. ناگهان در روز بیست و یکم از شروع، او یک انرژی بزرگ را بالای سر خود احساس کرد و همزمان با بیداری روحی او به درمان REIKI دست یافت. هنگامی که او آن را روی بدن خود و اعضای خانواده اش امتحان کرد، نتیجه فوری برای آنها به همراه داشت.

اوسوئی-سنسی با گفتن اینکه «بهتر است این قدرت را به طور گسترده به افراد زیادی در جهان بدهیم و از آن در میان آنها لذت ببریم تا اینکه آن را منحصراً توسط اعضای خانواده اش حفظ کنیم»، در ماه آوریل خانه خود را به آئویاما هاراجوکو، توکیو منتقل کرد. در سال 1922 و تاسیس موسسه ای که در آن درمان REIKI به طور آشکار به عموم مردم آموزش داده شد و درمان نیز انجام شد. مردم از راه دور و نزدیک به آنجا می آمدند تا از او راهنمایی و درمان بگیرند و از همه مناطق سرازیر شدند و صفی طولانی ساختند.

توکیو در سپتامبر 1923 در منطقه کانتو یک آتش سوزی بسیار بزرگ ایجاد کرد که در آن مجروحان و بیماران همه جا از درد رنج می بردند. Usui-Sensei نگرانی عمیقی در مورد آن احساس کرد و او درگیر یک درمان بود و هر روز در داخل شهر می چرخید. ما به سختی می توانیم محاسبه کنیم که چند نفر با فداکاری او از مرگ نجات یافتند. فعالیت‌های امدادی او، که در آن دست‌های محبت خود را به سوی آن مردم رنج‌دیده در برابر این وضعیت اضطراری دراز کرد، می‌تواند همانطور که در بالا ذکر شد مشخص شود.

پس از آن، مرکز آموزشی او برای پذیرایی از بازدیدکنندگان بسیار کوچک شد، بنابراین در فوریه 1925 خانه جدیدی در ناکانو در خارج از شهر ساخت و به آنجا منتقل شد. همانطور که شهرت او بالاتر و بالاتر می رفت، اغلب زمانی بود که از همه جای کشور پیشنهاد نامزدی دریافت می کرد. بر اساس این درخواست ها به کوره و هیروشیما سفر کرد، سپس وارد ساگا شد و به فوکویاما رسید. در مسافرخانه ای بود که در راه بود، ناگهان به بیماری مبتلا شد و در سن شصت و دو سالگی از دنیا رفت.

او با همسرش از خانواده سوزوکی ازدواج کرد و ساداکو نام دارد و یک پسر و یک دختر دارد. نام پسر فوجی است و جانشین خانواده Usui می شود.

شخصیت طبیعی Usui-Sensei بر خلاف ظاهرش، ملایم و محتاط بود و بدنش درشت و قوی بود و صورتش همیشه از لبخند می درخشید. اما وقتی با مشکلات روبرو شد، با اراده ای قطعی جلو رفت و در عین حال خوب استقامت کرد و بسیار مراقب بود. او مردی با استعدادهای همه جانبه و همچنین عاشق کتاب بود و در طیف وسیعی از تاریخ، زندگی نامه، علوم پزشکی، قوانین مسیحیت و بودیسم و روانشناسی تا جادوی سرزمین پریان، هنر نفرین، علم پیشگویی و چهره شناسی به خوبی می دانست.

به نظر من، برای همه آشکار است که تزکیه و آموزش اوسویی-سنسی بر اساس حرفه هنری و علمی او بوده است، و تزکیه و آموزش سرنخی برای ایجاد درمان REIKI شد.

با مرور این واقعیت، متوجه می‌شوم که هدف درمان REIKI نه تنها شفای بیماری‌ها، بلکه اصلاح ذهن به واسطه توانایی معنوی خدا، سالم نگه داشتن بدن و لذت بردن از رفاه زندگی است. بنابراین، در آموزش افراد، ابتدا باید به آنها اجازه دهیم آخرین دستورات امپراتور میجی را متوجه شوند و پنج پند را صبح و عصر بخوانیم تا آنها را در ذهن نگه دارند.

پنج توصیه ( اصول ریکی ) مورد بحث عبارتند از:

1. فقط برای امروز عصبانی نشو.

۲- فقط برای امروز غمگین نباش.

3. فقط برای امروز شکرگزار نعمتهای خداوند باش.

4. فقط برای امروز در کسب و کار خود صادق باش.

5. فقط برای امروز با دیگران مهربان باش.

اینها واقعاً احکام مهم یک تزکیه هستند، دقیقاً همان دستورهایی که حکیمان باستانی خود را به وسیله آنها پند می دادند. Usui-Sensei تأکید کرد که "این مطمئناً یک فرآیند مخفی برای به ارمغان آوردن ثروت خوب و همچنین یک داروی معجزه آسا برای درمان انواع بیماری ها است" و هدف خود را از آموزش واضح و دقیق بیان کرد. علاوه بر این، او سعی می کرد راه هدایت خود را تا حد امکان آسان و ساده کند، بنابراین درک چیزی در آن دشوار نیست. هر بار که ساکت بنشینید و دستان خود را به هم بخوانید و صبح و شام بخوانید، می‌توانید ذهنی پاک و سالم داشته باشید، و فقط یک جوهره وجود دارد که از آن برای زندگی روزمره خود حداکثر استفاده را ببرید. به همین دلیل است که درمان REIKI می تواند به راحتی در همه افراد پخش شود.

مرحله زندگی در این روزها بسیار متغیر است و افکار مردم نیز مستعد تغییر هستند. اگر خوشبختانه می‌توانیم در گسترش درمان REIKI در همه جا موفق باشیم، مطمئن هستیم که برای جلوگیری از اختلال در حس اخلاقی افراد باید بسیار مفید باشد. هرگز چیزی جز فواید شفای بیماری های طولانی مدت، بیماری های مزمن و عادت های بد به مردم نمی بخشد.

تعداد دانش آموزانی که از Usui-Sensei آموخته اند به بیش از 2000 نفر می رسد. برخی از دانش‌آموزان برجسته ساکن توکیو در میان آنها در مرکز آموزشی جمع می‌شوند و کار او را به عهده می‌گیرند، در حالی که سایر دانش‌آموزان در کشور نیز هر کاری را برای رایج کردن درمان REIKI انجام می‌دهند. اگرچه معلم ما قبلاً فوت کرده است، ما باید بهترین کار را انجام دهیم تا درمان REIKI را برای همیشه در اختیار عموم قرار دهیم و آن را بسیار بیشتر گسترش دهیم. آه! چه کار بزرگی کرد؛ بی دریغ آنچه را که خودش احساس کرده و درک کرده بود به مردم داده است!

در نتیجه جلسه و گفتگوی اخیر دانش آموزانمان، تصمیم گرفتیم در قبرستان معبد خانوادگی او، بنای سنگی برپا کنیم تا بتوانیم فضیلت او را آشکار کرده و به آیندگان برسانیم. بنابراین، از من خواسته شد که یک سنگ نگاره برای این بنای تاریخی ترتیب دهم. از آنجایی که من بسیار تحت تأثیر کار شایسته بزرگ او قرار گرفتم و همچنین از قلب گرم شاگردانمان برای ایجاد پیوند بین استاد و شاگرد بسیار متاثر شدم، جرات رد درخواست را نداشتم، بلکه طرح کلی را شرح دادم.

بنابراین، من از صمیم قلب انتظار دارم که مردم در نسل های آینده فراموش نکنند که با چشمان باز به این بنای تاریخی نگاه کنند.

- Usuida، در فوریه، 1927. ویرایش شده توسط Masayuki Okada، رتبه سوم، سومین نشان شایستگی، دکترای ادبیات. نوشته شده توسط جوزابورو اوسوهیدا، کلاس چهارم خدمات، دریاسالار عقب.

میکائو اسویی

میکائو اوسویی، یا اوسویی سنسی که توسط دانشجویان ریکی در ژاپن نامیده می شود، در 15 اوت 1865 در دهکده تانای در ناحیه یاماگاتا در استان گیفو، که در نزدیکی ناگویا امروزی، ژاپن واقع شده است، به دنیا آمد.

او علاقه شدیدی به یادگیری داشت و در تحصیل سخت کار می کرد. با بزرگتر شدن، برای ادامه تحصیل به اروپا و چین سفر کرد. برنامه درسی او شامل پزشکی، روانشناسی و دین و همچنین هنر پیشگویی بود که آسیایی ها مدت ها آن را به عنوان یک مهارت ارزشمند می دانستند. .(6) او مشاغل زیادی از جمله کارمند دولتی، کارمند شرکت و روزنامه نگار داشت و به بازپروری زندانیان کمک می کرد. . ارتباطات اوسویی سنسی در این شغل به او کمک کرد تا به یک تاجر موفق نیز تبدیل شود.(8) او در تاریخچه ریکی نقش مهمی دارد.

عمق و گستردگی تجربیاتش به او انگیزه داد تا توجه خود را به سمت کشف هدف زندگی معطوف کند. او در جستجوی خود با توصیف وضعیت خاصی از آگاهی مواجه شد که پس از دستیابی به آن نه تنها درکی از هدف زندگی فرد را فراهم می کرد، بلکه فرد را برای رسیدن به آن راهنمایی می کرد. این حالت خاص An-shin Ritus-mei نامیده می شود (در شین دیت سو می تلفظ می شود). در این حالت خاص، بدون توجه به آنچه در دنیای بیرون می گذرد، همیشه در آرامش است. و از همین مکان آرامش است که انسان هدف زندگی خود را کامل می کند. یکی از ویژگی های این حالت این است که بدون هیچ تلاشی از سوی فرد، خود را حفظ می کند. تجربه صلح به سادگی خود به خود از درون سرچشمه می گیرد و نوعی روشنگری است.

اوسویی سنسی این مفهوم را در سطح فکری درک کرد و زندگی خود را وقف دستیابی به آن کرد. این گام مهمی در مسیر معنوی اوسوی سنسی در نظر گرفته می شود. او کشف کرد که یکی از مسیرهای رسیدن به آن شین ریتسو می از طریق تمرین مراقبه زازن است. بنابراین معلم ذن پیدا کرد که او را به عنوان شاگرد پذیرفت و شروع به تمرین زازن کرد. پس از سه سال تمرین، او موفق نشده بود و به دنبال راهنمایی بیشتر بود. معلم او تمرین شدیدتری را پیشنهاد کرد که در آن دانش آموز باید مایل به مرگ باشد تا به آن شین ریتسو-می دست یابد. (9، 10).

بنابراین با این فکر او برای مرگ آماده شد و در فوریه 1922 به Kurama yama، کوه مقدس در شمال کیوتو رفت. او به روزه و مراقبه رفت تا اینکه به آخرت رفت. باید در نظر داشت که او به دنبال کشف روشی برای شفا نبود، بلکه به دنبال تجربه این حالت معنوی خاص بود. علاوه بر این، می دانیم که یک آبشار کوچک در کوراما یاما وجود دارد که حتی امروزه مردم برای مدیتیشن به آنجا می روند. این مدیتیشن شامل ایستادن در زیر آبشار و اجازه دادن به آب در بالای سر می‌شود، تمرینی که گفته می‌شود چاکرای تاج را فعال می‌کند. استادان ریکی ژاپنی فکر می کنند که اوسویی سنسی ممکن است از این مراقبه به عنوان بخشی از تمرین خود استفاده کرده باشد. به هر حال هر چه زمان می گذشت ضعیف و ضعیف تر می شد. اکنون مارس 1922 بود و در نیمه شب روز بیست و یکم، ناگهان نور قدرتمندی از بالای سرش وارد ذهنش شد و احساس کرد که صاعقه به او اصابت کرده است. این باعث شد که او بیهوش شود.

با طلوع خورشید، او از خواب بیدار شد و متوجه شد که در حالی که قبلاً از روزه گرفتن خود احساس ضعف بسیار کرده و نزدیک به مرگ شده بود، اکنون مملو از حالت بسیار لذت بخشی از سرزندگی است که قبلاً هرگز تجربه نکرده بود. نوع معجزه آسایی از انرژی معنوی با فرکانس بالا، هوشیاری عادی او را جابجا کرده بود و سطح جدیدی از آگاهی را جایگزین آن کرده بود. او خود را به عنوان انرژی و هوشیاری کیهان تجربه کرد و حالت ویژه ای از روشنگری را که به دنبال آن بود به عنوان یک هدیه به او داده شد. او از این درک بسیار خوشحال شد.

وقتی این اتفاق افتاد، او پر از هیجان شد و به سمت پایین کوه رفت تا به استاد ذن خود از خوشبختی بزرگ خود بگوید. در راه پایین، انگشت پایش را به سنگی کوبید و افتاد. و به همان روشی که هر کسی انجام می‌داد، دست‌هایش را روی انگشت پا گذاشت که درد داشت. با انجام این کار، انرژی شفابخش به خودی خود از دستانش جاری شد. درد انگشت پا از بین رفت و انگشت شست پا شفا یافت. اوسویی سنسی از این موضوع شگفت زده شد. او متوجه شد که علاوه بر تجربه نورانی که متحمل شده بود، عطای شفا را نیز دریافت کرده است. او همچنین فهمید که این هدف زندگی اوست. شفابخش بودن و تربیت دیگران.(11)

در آوریل 1922، او به توکیو نقل مکان کرد و یک جامعه شفابخش را راه اندازی کرد که او اوسوی ریکی ریوهو گاکای (انجمن روش درمانی اوسوی ریکی) نامید. او همچنین یک کلینیک ریکی را در هاراجوکو، آئویاما، توکیو افتتاح کرد. در آنجا کلاس درس می داد و معالجه می کرد.(12).

در ابتدا، تنها چیزی که Usui Sensei داشت انرژی شفابخش بود. با گذشت زمان او سیستم تمرین ریکی خود را توسعه داد. بیشتر این تحولات در سال 1923 پس از زلزله و سونامی بزرگ کانتو رخ داد که خسارات زیادی در توکیو وارد کرد و هزاران نفر را کشت و زخمی کرد. از آنجایی که افراد زیادی نیاز به شفا داشتند، اوسویی سنسی تصمیم گرفت که برای سرعت بخشیدن به توانایی خود در تربیت معلمان کاری انجام دهد.

در این زمان بود که او بسیاری از تکنیک‌های تمرین‌کننده‌اش مانند گاشو، اسکن بیوسن، ریجی-هو، گیوشی هو، سیشین-تو-ایتسو و غیره را توسعه داد. او همچنین یک روش هماهنگ سازی رسمی یا Reiju kai را توسعه داد که یادگیری ریکی و معلم شدن را برای دیگران آسان تر کرد. قبل از این، روشی که او برای انتقال توانایی ریکی استفاده می کرد این بود که به سادگی دست دانش آموزان را بگیرد، اما این کار خیلی طول کشید. Reiju kai انتقال توانایی ریکی را بسیار سریعتر کرد. همچنین، او روش‌های مختلفی برای اجرای ریجو کای داشت، نه فقط یک مورد. اینها سه نمادی هستند که ما در حال حاضر در ریکی II دریافت می کنیم که او آنها را Okuden نامیده است. او نماد استاد نداشت. این نکته مهم توسط هیروشی دوی سنسی، یکی از اعضای گکای، تأیید شد و در گفتگوهایی که با چند تن از روسای گکای و بسیاری از اعضای شینپیدن داشت. با معلمان Shinpiden از Gakkai و با رئیس آن.(15)

همین منابع همچنین نشان می دهند که Usui Sensei به هر دانش آموز هماهنگی های زیادی داده است، نه فقط یک یا یک مجموعه. هدف دانش آموزی که بارها و بارها هماهنگی دریافت می کند این بود که این فرآیند به طور مستمر در جهت اصلاح و توسعه توانایی فرد برای هدایت انرژی ریکی عمل کند، در نتیجه انرژی ارسال شده را همه کاره تر می کند و می تواند طیف وسیع تری از شرایط را بهبود بخشد، تا بهبودی عمیق تر داشته باشد. و در زمان کوتاه تری فلسفه Usui Sensei این بود که هیچ محدودیتی برای کیفیت و اثربخشی انرژی ریکی موجود در جهان وجود ندارد و هدف مهم برای همه دانش آموزان این بود که به طور مستمر به دنبال بهبود کیفیت و اثربخشی انرژی ریکی باشند که کسی قادر به انتقال آن است. .(16)

او سیستم شفابخش خود را Shin-Shin Kai-Zen Usui Reiki Ryo-Ho (روش درمانی Usui Reiki برای بهبود بدن و ذهن) (17) یا به شکل ساده شده آن Usui Reiki Ryoho (روش درمان Usui Reiki) نامید.

اولین درجه آموزش او شودن (درجه اول) نام داشت و به چهار سطح لوکو-تو، گو-تو، یون تو و سان تو تقسیم شد. (توجه داشته باشید که وقتی تاکاتا سنسی این سطح را که در غرب ما از آن به عنوان ریکی سطح I یاد می کنیم، تدریس می کرد، او هر چهار سطح را در یک سطح ترکیب کرد. به احتمال زیاد به همین دلیل است که او چهار هماهنگی برای سطح I انجام داد.) مدرک بعدی Okuden نام داشت. (آموزش درونی) و دارای دو سطح بود: Okuden-Zen-ki (قسمت اول) و Okuden-Koe-ki (قسمت دوم). مدرک بعدی Shinpiden (آموزش رازآلود) نام داشت که ریکی غربی آن را سطح Master می نامد. سطح شینپیدن شامل، شیهان-کاکو (دستیار معلم) و شیهان (معلم ارجمند) است.(18)

تقاضا برای ریکی آنقدر زیاد شد که Usui Sensei از کلینیک خود بیشتر شد، بنابراین در سال 1925 کلینیک بزرگتری در ناکانو توکیو ساخت. به همین دلیل، شهرت او به عنوان یک درمانگر در سراسر ژاپن گسترش یافت. او شروع به سفر کرد تا بتواند به افراد بیشتری آموزش دهد و درمان کند. در طول سفرهای خود در سراسر ژاپن، او مستقیماً به بیش از 2000 دانش آموز آموزش داد و بیست شیهان را آغاز کرد، (19) که به هر یک از آنها درک یکسانی از ریکی و ap داده شد.

چوجیرو هایاشی  ( Chujiro Hayashi )

اوسویی سنسی قبل از مرگش از چوجیرو هایاشی سنسی خواسته بود که کلینیک ریکی خود را باز کند و ریکی ریوهو را بر اساس تجربه قبلی خود به عنوان پزشک در نیروی دریایی گسترش دهد و توسعه دهد. هایاشی سنسی با انگیزه این درخواست مدرسه و کلینیکی به نام هایاشی ریکی کنکیوکای (موسسه) راه اندازی کرد. پس از درگذشت اوسویی سنسی، گکای را ترک کرد.(25)

او در کلینیک خود، که در توکیو قرار داشت، سوابق دقیقی از تمام بیماری ها و شرایط بیماران ریکی خود داشت. او همچنین سوابق خود را نگه داشت که موقعیت های دست ریکی برای درمان هر بیماری و بیماری بهترین عملکرد را داشت. بر اساس این سوابق، او ریکی ریوهو شینشین (رهنمودهایی برای روش شفای ریکی) را ایجاد کرد.(26) این راهنمای شفا بخشی از کتابچه راهنمای کلاسی بود که او به دانش آموزانش داد. کتاب راهنما فقط در صورتی استفاده می‌شد که تمرین‌کننده قادر به استفاده از اسکن Byosen برای یافتن بهترین موقعیت دست برای استفاده نباشد. بسیاری از شاگردان او در ازای کار در کلینیک او آموزش ریکی خود را دریافت کردند.(27)

هایاشی سنسی همچنین نحوه برگزاری جلسات ریکی را تغییر داد. هایاشی سنسی به جای اینکه مشتری روی یک صندلی بنشیند و توسط یک تمرین‌کننده مانند اوسویی سنسی با او رفتار کند، از مشتری خواست که روی میز درمان بخوابد و همزمان از چندین تمرین‌کننده درمان دریافت کند. او همچنین یک سیستم جدید و مؤثرتر برای دادن Reiju (هماهنگی) ایجاد کرد.(28) علاوه بر این، برای افزایش ارزشی که شاگردانش در سفر داشتند، روش جدیدی برای آموزش ریکی ایجاد کرد. در این روش، او هر دو شودن و اوکودن (ریکی I&II) را با هم در یک سمینار پنج روزه تدریس کرد. هر روز شامل دو تا سه ساعت آموزش و یک ریجو بود. (29) با پیروی از روش Usui، دانش‌آموزان تشویق شدند تا پس از اتمام کلاس هایاشی سنسی، ریجو را به طور منظم از شیهان یا معلم محلی خود دریافت کنند تا به اصلاح و توسعه ادامه دهند. کیفیت انرژی ریکی که آنها کانالیزه کردند.

به دلیل سفرش به هاوایی در سال‌های 1937–1938 قبل از حمله ژاپن به پرل هاربر، ارتش ژاپن از او خواسته شد تا اطلاعاتی درباره مکان انبارها و سایر اهداف نظامی در هونولولو ارائه دهد. او از انجام این کار خودداری کرد و به عنوان خائن شناخته شد. این امر باعث شد که او "از چهره اش بیفتد"، که به این معنی بود که او و خانواده اش رسوا می شوند و از جامعه ژاپن طرد می شوند. تنها راه حل سپپوکو (خودکشی آیینی) بود که او آن را انجام داد. او در 11 مه 1940 با افتخار درگذشت.(30)

پس از آن، چی هایاشی، همسر هایاشی سنسی، درمانگاه او را به عهده گرفت و چند سال آن را اداره کرد، اما در نهایت او بازنشسته شد. بدون اینکه کسی این سمت را به عهده بگیرد، کلینیک به پایان رسید. این احتمال وجود دارد که برخی از شاگردان هایاشی سنسی به تدریس ادامه داده باشند، اما بیشتر آنها نیز ادامه داده اند. در سال 1999 کشف شد که چیوکو یاماگوچی سنسی، شاگرد شینپیدن یا استاد هایاشی سنسی، هنوز زنده است و در حال تمرین است. او به تدریس تشویق شد و شروع به این کار کرد. خوشبختانه، در سال 2001 در کیوتو، ژاپن، توانستم در کلاس ریکی I&II او شرکت کنم. چییوکو یاماگوچی در سال 2003 از دنیا رفت. تاریخچه ریکی به اینجا ختم نمیشود.

هاوایو تاکاتا  ( Hawayo Takata )

در زیر خلاصه‌ای از نسخه تاکاتا سنسی از سال‌های اولیه زندگی‌اش تا تماس او با ریکی در کلینیک هایاشی است. این از مصاحبه ای می آید که در The (San Mateo) Times، 17 مه 1975 با عنوان "خانم. تاکاتا ذهن ها را به روی ریکی باز می کند» نوشته ورا گراهام:

او اظهار داشت که در 24 دسامبر 1900 در جزیره کائوآی، هاوایی به دنیا آمد. پدر و مادرش مهاجر ژاپنی بودند و پدرش در مزارع نیشکر کار می کرد. او سرانجام با حسابدار مزرعه ای که در آن مشغول به کار بود ازدواج کرد. نام او سایچی تاکاتا بود و دو دختر داشتند. در اکتبر 1930، سایچی در سن 34 سالگی درگذشت و خانم تاکاتا را واگذاشت تا دو فرزند خود را بزرگ کند.

او برای تأمین مخارج خانواده اش مجبور بود خیلی سخت و با کمی استراحت کار کند. پس از پنج سال او دچار درد شدید شکم و بیماری ریوی شد و دچار حمله عصبی شد. بلافاصله پس از این، یکی از خواهرانش فوت کرد و مسئولیت تاکاتا سنسی بود که به ژاپن سفر کند، جایی که والدینش برای رساندن اخبار در آنجا مستقر شده بودند. او همچنین احساس کرد که می تواند برای مشکلات سلامتی خود در ژاپن کمک دریافت کند.

وی پس از اطلاع والدینش و شرکت در مراسم تشییع جنازه وارد بیمارستان شد و اعلام کرد که به تومور، سنگ کیسه صفرا، آپاندیسیت و آسم مبتلا شده است. به او گفته شد که برای یک عمل جراحی آماده شود، اما ترجیح داد به جای آن به کلینیک هایاشی سنسی مراجعه کند.

خانم تاکاتا با ریکی آشنایی نداشت اما از اینکه تشخیص پزشکان ریکی در کلینیک کاملاً با پزشک بیمارستان مطابقت داشت تحت تأثیر قرار گرفت. او شروع به درمان کرد. دو تمرین‌کننده ریکی هر روز او را درمان می‌کردند. او گفت که گرمای دست آنها آنقدر قوی بود که فکر می کرد مخفیانه از نوعی تجهیزات استفاده می کنند. با دیدن آستین های بزرگ کیمونوی ژاپنی که یکی از آنها پوشیده شده بود، فکر کرد که مخفیگاه را پیدا کرده است. یک روز با گرفتن آستین های او، تمرین کننده را مبهوت کرد، اما، البته، چیزی پیدا نکرد. وقتی او توضیح داد که چه کار می کند، او شروع به خندیدن کرد و سپس در مورد ریکی و چگونگی کارکرد آن به او گفت.

خانم تاکاتا به تدریج بهبود یافت و در عرض چهار ماه کاملاً شفا یافت. او می خواست ریکی را برای خودش یاد بگیرد. در بهار 1936 او درجه یک ریکی را از دکتر هایاشی دریافت کرد. سپس یک سال با او کار کرد و درجه دوم ریکی دریافت کرد. خانم تاکاتا در سال 1937 به هاوایی بازگشت و اندکی پس از آن هایاشی سنسی، که برای کمک به ایجاد ریکی در آنجا آمده بود، و دخترش. در فوریه 1938، هایاشی سنسی هاوایو تاکاتا را به عنوان استاد ریکی آغاز کرد.

تاکاتا سنسی ریکی را در هاوایی تمرین کرد و چندین کلینیک تأسیس کرد که یکی از آنها در هیلو در جزیره بزرگ قرار داشت. او درمان‌هایی انجام داد و دانش‌آموزان را تا ریکی ۲ آغاز کرد. او به یک شفا دهنده معروف تبدیل شد و به سرزمین اصلی ایالات متحده و سایر نقاط جهان سفر کرد و به تدریس و درمان پرداخت. او یک درمانگر قدرتمند بود که موفقیت خود را به این واقعیت نسبت داد که ریکی زیادی برای هر مشتری انجام داد. او اغلب چندین درمان را انجام می‌داد که گاهی اوقات هر کدام ساعت‌ها طول می‌کشید و هر روز برای ماه‌ها موارد دشوار را درمان می‌کرد تا زمانی که مشتری شفا یابد. برای کمک به این فرآیند، او اغلب اعضای خانواده مشتری را آغاز کرد تا بتوانند ریکی را به مشتری نیز بدهند.

تاکاتا سنسی روشی منحصر به فرد برای تمرین و آموزش ریکی داشت که به طور قابل توجهی با روش تمرین و آموزش اوسویی سنسی یا هایاشی سنسی متفاوت بود. مرحوم جان هاروی گری یکی از محترم ترین شاگردان تاکاتا سنسی بود و در واقع نشان داد که او یکی از سه استاد ریکی خواهد بود که پس از بازنشستگی او به کار او ادامه خواهد داد.(31) او در کتاب ریکی خود اشاره می کند که تاکاتا سنسی روش تدریس ریکی را تغییر داده بود زیرا می گفت که سبک ژاپنی بسیار پیچیده است و یادگیری آن برای ذهن غربی دشوار است. به همین دلیل، او گفت که سیستم را ساده کرده است. این شامل توسعه سیستم موقعیت دست خودش بود که او آن را درمان پایه نامید. این شامل هشت حالت دست بود که روی شکم، شانه ها و سر قرار داشت. او همچنین در صورت نیاز مشتری، موقعیت‌های اضافی را برای کمر در نظر گرفت. (32) این به طور قابل توجهی با نحوه تمرین Usui Sensei و Hayashi Sensei متفاوت بود، زیرا آنها اسکن کردن بایوسن را به عنوان راهی برای یافتن بهترین موقعیت دست برای درمان آموزش دادند. آنها همچنین نشان دادند که اسکن بایوسن مهمترین تکنیک تمرینی برای دانش آموز پس از تمرین دریافت مداوم Reijus است. با این حال، تاکاتا سنسی هرگز این تکنیک را آموزش نداد. او همچنین هیچ یک از روش های دیگر مورد استفاده توسط Usui Sensei و Hayashi Sensei مانند Gassho، Reiji-ho، Kenyoku، Gyoshi-ho، Koki-ho و غیره را آموزش نداد. علاوه بر این، او برای هر سطح از ریکی روش هماهنگی متفاوتی داشت، به دانش‌آموزانش آموخت که این هماهنگی‌ها به نمادها قدرت می‌بخشد و نماد استادی را که به دانشجویان کارشناسی ارشد داده می‌شد، آموزش داد. در سیستم او، نماد Master برای ایجاد هماهنگی مورد نیاز بود، و همچنین می‌توان از آن در طول جلسات ریکی برای اهداف شفا استفاده کرد. او دانش‌آموزانش را تشویق نمی‌کرد تا حد ممکن هماهنگ‌هایی را که توسط Usui Sensei و Hayashi Sensei آموزش داده شده بود، دریافت کنند، اما آموزش داد که فقط یک مجموعه از چهار هماهنگی برای ریکی I و یک یا دو هماهنگی برای Reiki II و یکی برای سطح Master هستند. همه آنچه لازم است. (33)

سیستم ساده شده ای که تاکاتا سنسی آموزش داد مؤثر بود و ثابت کرده است که نتایج ارزشمندی را برای دانش آموزان و مشتریانش ایجاد می کند. به همین دلیل، تاکاتا سنسی را می توان یک مبتکر مهم Usui Reiki Ryoho در نظر گرفت.

نکته ای که درک آن مهم است این است که اگر تاکاتا سنسی نبود، ریکی به احتمال زیاد در ابهام قرار می گرفت و هرگز توسط مردم در سراسر جهان تمرین نمی شد. حتی در ژاپن نیز اغلب ناشناخته بود. زیرا پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده ژاپن را ملزم به تسلیم بی قید و شرط کرد. این امر ایالات متحده را تحت کنترل کامل ژاپن قرار داد. یکی از شروط مورد نیاز ایالات متحده این است که همه کسانی که هر نوع درمانی را انجام می دهند باید مجوز داشته باشند. برخی از گروه‌های شفا مجوز دریافت کردند، اما اوسوئی ریکی ریوهو گاکای تصمیم گرفت که نمی‌خواهند توسط هیئت صدور مجوز کنترل شوند و در عوض ترجیح دادند به زیرزمین بروند. آنها تصمیم گرفتند که اعضا با هیچکس خارج از گروه خود در مورد ریکی صحبت نکنند و فقط با یکدیگر ریکی تمرین کنند. این امر باعث شد که هر کسی در ژاپن از جمله ژاپنی ها اطلاعات ریکی را دشوار کند. همچنین، به دلیل اینکه پیوستن اعضای جدید بسیار دشوار شده بود، عضویت به آرامی کاهش یافت. این مشکل حتی در حال حاضر نیز وجود دارد و اعضای Gakkai به آرامی در حال کاهش است. اگر این روند ادامه پیدا کند، در آینده ای نه چندان دور احتمالاً گکای به پایان خواهد رسید.

چون تاکاتا سنسی ریکی را در ژاپن آموخت و به هاوایی بازگشت و قبل از جنگ جهانی دوم شروع به تدریس ریکی کرد، از گم شدن ریکی جلوگیری کرد. او یک معلم و مروج عالی بود و کلاس های ریکی را در سرتاسر هاوایی و در بسیاری از نقاط سرزمین اصلی ایالات متحده تدریس می کرد. قبل از مرگش، او به 22 استاد ریکی که این سنت را ادامه دادند، آموزش داد. تاریخچه ریکی ادامه دارد.

تکامل ریکی

چیزی که من از تجربه آموزشی خود دریافتم این است که هیچ محدودیتی برای امکانات ارائه شده توسط ریکی وجود ندارد. همانطور که توسط Usui Sensei، Hayashi Sensei و Takata Sensei نشان داده شده است، ریکی چیزی است که قرار است توسعه یابد. این در مورد تکنیک هایی که فرد برای تمرین ریکی استفاده می کند صادق است، اما در مورد کیفیت انرژی شفابخش نیز صادق است.

انرژی ریکی از یک منبع نامتناهی می آید و به همین دلیل، صرف نظر از اینکه انرژی شفابخش چقدر توسعه یافته و تکامل یافته است، همیشه تنها بخش کوچکی از انرژی درمانی بالقوه موجود را هدایت می کنیم. همیشه ممکن است کیفیت، اثربخشی و سود انرژی های شفابخش فرد بهبود یابد و این شامل مواردی است که در هماهنگی ها، قرار دادن ها و احتراق ها اتفاق می افتد.

اوسویی سنسی وقتی گفت که او در راس سیستم شفای ریکی نیست، بلکه یک قدم پایین تر است، به این اشاره کرد.(34) همچنین توجه به این نکته مهم است که طبق کتاب مقدس، عیسی، که بسیاری او را او می دانند. یک شفا دهنده و استاد روحانی بزرگ گفت که ما می توانیم هر کاری که او انجام داده و حتی بیشتر از آن انجام دهیم.(35)

ریکی به توسعه خود ادامه می دهد

تاکاتا سنسی تمام استادانی را که آموزش داده بود ملزم به دریافت هزینه 10000 دلاری برای سطح Master کرد. او آموزش داد که این یک هزینه ضروری است، و اگر شما این هزینه را دریافت نمی کردید، اوسوئی ریکی را آموزش نمی دادید. این هزینه بر اساس طول یا کیفیت آموزشی که او ارائه کرده بود، نبود، زیرا شاگردی در آن لحاظ نشده بود. هم سطح دوم و هم استاد در عرض چند روز.(37) با این حال، گفتگوهای من با تعدادی از استادان او نشان می دهد که حداقل در برخی موارد آموزش استاد او فقط چند روز به طول انجامیده است. به گفته فاگ، هزینه بالا برای القای احترام به سطح استاد بود. با این حال، هزینه بالا، همراه با تمایل استادان تاکاتا سنسی به آموزش ندادن به بسیاری از استادان دیگر، باعث شد ریکی به کندی گسترش یابد.

آیریس ایشیکورو یکی از شاگردان استاد تاکاتا سنسی بود و آیریس نیز آموزش های دیگری به عنوان شفا دهنده داشت. او با انجمن Johrei مشارکت داشت، یک انجمن مذهبی که شامل شفا با انرژی برآمده از دست است. پس از گذشت تاکاتا سنسی در سال 1980، آیریس تصمیم گرفت که از راهنمایی های درونی خود پیروی کند و با هزینه معقول تری تدریس کند. تا آنجا که من می دانم، او تنها کسی از بیست و دو استاد تاکاتا سنسی بود که این کار را انجام داد. بقیه همچنان هزینه بالایی را برای Mastership دریافت می کردند.

آیریس فقط دو استاد را آموزش داد. یکی آرتور رابرتسون و دیگری دخترش روبی بود. او از آنها خواست که همیشه یک هزینه معقول دریافت کنند. روبی تصمیم گرفت که ریکی را آموزش ندهد. با این حال، آرتور رابرتسون در اواسط دهه 1980 شروع به تدریس کرد. هزینه معقول این امکان را به دانشجویان بیشتری داد تا استاد ریکی شوند. او شروع به آموزش استاد با ده تا سی شاگرد در هر کلاس کرد. آنهایی که رابرتسون آموزش داد، دیگران را آموزش دادند و تعداد تدریس استادان ریکی به سرعت افزایش یافت.

از آنجایی که آیریس ایشیکورو محدودیت قیمتی که تاکاتا سنسی روی ریکی قرار داده بود را نادیده گرفت، او مسیری شد که از طریق آن ریکی سریعتر گسترش می یابد و در نهایت به مردم سراسر جهان منتقل می شود. با توجه به این موضوع، این احتمال وجود دارد که اکثریت مردم ریکی در جهان نسب خود را از آیریس ایشیکورو داشته باشند.

آرتور رابرتسون همچنین معلم شمنیسم تبتی بود و روش درمانی را آموخته بود که از چندین نماد و تکنیکی شبیه به همسویی به نام توانمندسازی استفاده می کرد. این روش شباهت هایی به Usui Reiki داشت. پس از تبدیل شدن به استاد ریکی، او یک روش جایگزین برای ریکی ایجاد کرد که ترکیبی از سبک تبتی درمان و اوسوی ریکی بود. بخش‌هایی از شمنیسم تبتی استفاده از دو نماد تبتی - یکی از آنها به عنوان نماد استاد - و نفس بنفش بود. همچنین استفاده از سه نماد از سطح Okuden Usui Reiki را در خود جای داده است. او این سیستم را Raku Kei نامید.(39) رابرتسون هر دو سیستم Usui به سبک تاکاتا و Raku Kei را تدریس کرد و آنها را به طور جداگانه در کلاس های مختلف آموزش داد.

اوسویی/ریکی تبتی

اولین معلم استاد ریکی من، دایان مک کامبر، ریکی را از آرتور رابرتسون آموخت و هم سیستم Usui به سبک تاکاتا و هم سیستم راکو کی را به او آموخت. در حالی که من هر دو را در مارس 1989 از او یاد گرفتم، او عمدتاً سیستم راکو کی را آموزش داد. بعداً در همان سال، مارلن شیلکه، که او نیز از آرتور رابرتسون آموخته بود، سیستم Usui را به من آموخت.

با ترکیب سیستم Usui و Raku Kei من سیستم Usui/Tibetan Reiki را توسعه دادم. این سیستم چهار نماد Usui را همانطور که توسط تاکاتا سنسی آموزش داده بود حفظ کرد و نمادهای تبتی و نفس بنفش را همانطور که توسط آرتور رابرتسون آموزش داده شد در مجموع شش نماد اضافه کرد. من این سیستم را از ابتدای تمرین تدریسم در ژوئن 1989 که اولین کلاسم را تدریس کردم تدریس کردم و تا سال 2013 با این سیستم ادامه دادم.

کارونا ریکی ®

پس از تبدیل شدن به استاد ریکی، دانش آموز شروع به نشان دادن نمادهایی کرد که قبلاً ندیده بودم و از آنها می پرسید که آیا چیزی در مورد آنها می دانم. وقتی این اتفاق می‌افتاد، نقشه‌های نمادها و اطلاعات اضافی که درباره نمادها داشتند را نگه می‌داشتم. پس از مدتی دانش‌آموزان مختلف نمادهایی را به من نشان می‌دادند که برخی از آنها را قبلاً دیده بودم و به من می‌گفتند که معلم دیگری در حال آموزش نمادها است و می‌خواهد بداند که آیا من آنها را آموزش می‌دهم یا خیر. به آنها پیشنهاد دادم که به معلم دیگر بروند و در کلاس او شرکت کنند. در نهایت آنها به من برگشتند و گفتند که با معلم دیگر صحبت کرده اند اما تصمیم گرفتند که نمی خواهند از او کلاس بگیرند اما از من پرسیدند که آیا در مورد نمادها تحقیق خواهم کرد و کلاسی ایجاد خواهم کرد زیرا آنها ترجیح می دهند در مورد نمادها از آن یاد بگیرند. من به نظر می رسید که من به طور مستقیم برای ایجاد کلاس راهنمایی می شدم.

من با برخی از بهترین دانش آموزانم و به ویژه با کسانی که به انرژی شفابخش و روشن بینی حساس بودند تماس گرفتم و از آنها خواستم که در یک آخر هفته با من ملاقات کنند تا برخی از نمادهای جدید ریکی را آزمایش کنند. وقتی همدیگر را ملاقات کردیم، برای راهنمایی دعا کردم و از آنها خواستم به ما نشان داده شود که چگونه کلاسی برای آموزش نمادهای جدید ایجاد کنیم که انرژی‌های درمانی مفید جدیدی را برای دانش‌آموزان فراهم کند.

این روند جواب داد و بین سال های 1993 تا 1995 سبک جدیدی از ریکی ایجاد شد. در ابتدا ما آن را سای بابا ریکی نامیدیم زیرا به ما گفته شده بود که سه نماد از سای بابا، یک گورو در هند آمده است که از آن زمان گذشته است. وقتی متوجه شدم که او نمادها را کانالیزه نکرده است، به من هدایت شد تا نام سیستم را به کارونا ریکی تغییر دهم و سپس برای علامت تجاری این نام راهنمایی شدم.

کارونا ریکی دارای 8 نماد درمانی و در ابتدا دارای 4 نماد اصلی بود. پس از به وجود آمدن ریکی آتش مقدس، به من هدایت شد تا آن را به کارونا ریکی آتش مقدس ارتقا دهم و نماد آتش مقدس را به نماد اصلی تبدیل کنم.

تکنیک های ریکی ژاپنی

من همچنین از آرجاوا پتر و همسر سابقش چتنا کوبیاشی حمایت مالی کردم تا کلاس‌های تکنیک‌های ریکی ژاپنی را در سال‌های 1999 و 2000 در ایالات متحده تدریس کنند و بنابراین فرصت عالی را داشتم که روش‌های درمانی ریکی ژاپنی را که توسط تاکاتا سنسی کنار گذاشته شده بود، به طور کامل یاد بگیرم. علاوه بر این، من تکنیک های ریکی ژاپن را با چیوکو یاماگوچی سنسی و پسرش، تادائو یاماگوچی سنسی، و همچنین با هیروشی دوی سنسی و هیاکوتن ایناموتو سنسی مطالعه کرده ام. این درک من را از ریکی گسترش داد و از بسیاری جهات به من کمک کرد. (نمودار اصل و نسب من را در صفحه v. مشاهده کنید.) من همچنان در مورد امکان هدایت سطوح بالاتر انرژی ریکی ذهن باز داشتم.

تاریخچه ریکی هولی فایر

در ژانویه 2014، در طی جلسه ای با جانیس جونز، مشاور معنوی که در 19 سال گذشته می دیدم، از انرژی شفابخشی آگاه شدم که از هر چیزی که قبلاً تجربه کرده بودم تصفیه شده و دارای سطح آگاهی بالاتری بود. در طول جلسه، نماد و هماهنگی آن به من داده شد و به من گفته شد که به عنوان بخشی از کلاس ART/Master که قرار بود روز بعد شروع شود، تدریس آن را آغاز کنم. انرژی پیرامون این تجربه آنقدر واضح و قدرتمند بود که به آنچه به من گفته شد اعتماد کردم و دستورالعمل ها را دنبال کردم. انرژی من را در اولین تجربه تدریس راهنمایی کرد.

نمادهای تبتی از جمله نماد استاد تبتی و مار آتش تبتی و همچنین نفس بنفش بازنشسته شدند و با هولی فایر جایگزین شدند. (همه نمادهای Usui از جمله نمادهای Power، Mental/Emotional، Distant و Master حفظ شدند.) فرآیند هماهنگ سازی به یک Ignition برای سطح Master و سپس یک فرآیند قرار دادن برای Reiki I&II و ART تغییر یافت. این روش‌های جدید انتقال انرژی به طور قابل‌توجهی متفاوت بود، به تعامل کمی با دانش‌آموزان نیاز داشت، اما نتایج شگفت‌انگیزی داشت. دانش‌آموزان تجربیات درمانی معنی‌داری را تجربه کردند و از شرکت در کاری بسیار جدید و سودمند بسیار خوشحال شدند. یادگیری و آموزش این سیستم آسان تر است و در عین حال بهتر از هر روش درمانی که قبلاً از آن آگاه بودیم، عمل می کند.

جوهر ریکی

همانطور که ما در مورد انرژی ریکی مدیتیشن می کنیم، چه زمانی که به دیگران و به خودمان درمان می دهیم و هم هنگام آموزش کلاس ها و هماهنگی ها، و هم اکنون با ریکی آتش مقدس هنگام دادن Placements و Ignition، از انبوهی از ویژگی های مثبت که در ذات تجسم یافته اند آگاه می شویم. انرژی ریکی این ویژگی‌ها فراتر از حالت‌های هوشیاری است که ما معمولاً از آنها آگاه هستیم و ما را به سمت احساسات پاک‌تر صلح، شادی و شادی می‌برند. علاوه بر این، آنها همچنین می توانند به ما در ایجاد ویژگی های سالم و مثبت در شخصیت خود کمک کنند.

با این حال، از آنجایی که ریکی به اراده آزاد احترام می‌گذارد، ما را شفا نمی‌دهد یا این حالات برتر را توسعه نمی‌دهد، مگر اینکه ما آن را به انجام آن دعوت کنیم. این مستلزم آن است که ما تمایل به تغییر داشته باشیم. اگر می‌خواهیم با شفای شخصی‌مان به جلو برویم، توانایی تشخیص ویژگی‌های شخصی ناسالم در درون خود و تمایل به رها کردن آنها ضروری است. کسانی که ریکی را به عنوان مسیر معنوی خود می پذیرند و وقف این هستند که به آن اجازه دهند تا آنها را به طور کامل شفا دهد و تسلیم توانایی آن برای انجام این کار شوند، متوجه می شوند که ریکی آنها را با سرعت بیشتری در مسیر شفا هدایت می کند. این فرآیند می‌تواند شامل بهبود کیفیت انرژی ریکی باشد که فرد قادر به هدایت آن است و همچنین کمک به توسعه همه ویژگی‌هایی که برای یک فرد سالم است.

با بهبود کیفیت، ریکی می تواند ما و کسانی را که برای جلسات و کلاس های ریکی به ما مراجعه می کنند آسان تر و عمیق تر شفا دهد. همانطور که کیفیت انرژی ریکی که فرد قادر به انتقال آن است بهبود یافته و موثرتر می شود، از ماهیت ریکی و مکان های شگفت انگیزی که می تواند ما را ببرد آگاه تر می شود.

ویژگی‌های مثبت و سالمی که ریکی می‌تواند در درون ما ایجاد کند شامل صبر، عشق به خود و دیگران، عدم رقابت است. ما را به محل پذیرش عقاید و عقاید دیگران سوق می دهد و به ما کمک می کند که قضاوت نکنیم، توانایی ما را برای بخشش تقویت می کند، قدردانی از دوستان و خانواده و همه چیزها و تجربیاتمان را تقویت می کند، کیفیت شادی و آرامش را بهبود می بخشد. ما تجربه می کنیم و مهمتر از همه ارتباط خود را با منبع ریکی افزایش می دهیم تا احساس امنیت قوی تری ایجاد شود زیرا ریکی به راحتی زندگی ما را هدایت می کند و مراقب تمام کارهایی است که انجام می دهیم.

این درک به ما کمک می کند تا درک کنیم که ریکی دارای پتانسیل نامحدودی است. این ایده با این واقعیت تأیید می‌شود که هم Usui Sensei و هم Hayashi Sensei دانش‌آموزان خود را تشویق می‌کردند تا کیفیت ریکی را که می‌توانستند کانال‌کشی کنند، اصلاح و بهبود بخشند. همچنین از این ایده آشکار می شود که اگر ریکی از پتانسیل نامحدودی ناشی می شود، همانطور که اکثر افراد ریکی موافق هستند، مهم نیست که ریکی ما چقدر موثر بوده است، همیشه ممکن است موثرتر شود. این مفهوم را می توان به یک کتابخانه تشبیه کرد. وقتی کسی کارت کتابخانه دارد، به کتاب های موجود در کتابخانه دسترسی پیدا می کند، اما این بدان معنا نیست که همه کتاب ها را خوانده است و می تواند تمام دانش و حکمت آنها را به کار گیرد. در مورد ریکی هم همینطور است. صرف دریافت هماهنگی ها یا احتراق ها به شما امکان دسترسی به انرژی ریکی را می دهد، اما این بدان معنا نیست که می توانید بالاترین و موثرترین ویژگی های ریکی را که وجود دارد، هدایت کنید. این به سادگی به این معنی است که اکنون می‌توانید به انرژی ریکی دسترسی داشته باشید و اگر به آن اجازه دهید و با آن کار کنید، می‌تواند توانایی شما را برای کانال‌گذاری سطوح بالاتر و مؤثرتر انرژی شفابخش بهبود بخشد. این آگاهی با ریکی آتش مقدس آشکارتر می شود و همانطور که در این کلاس تجربه خواهید کرد، سطح بالاتری از شادی، آرامش و عشق به شما نشان خواهد داد که چقدر عالی و مهم است که به خود اجازه دریافت این هدیه را بدهید.

1. This section comes from an article titled, “The Future of Reiki” that appeared in the winter, 2015 issue of Reiki News Magazine.

2. William Lee Rand et al., An Evidence Based History of Reiki (Southfield, MI: The International Center for Reiki Training, 2015). 

3. Tadao Yamaguchi. “Excerpts from Light on the Origin of Reiki” Reiki News Magazine (Spring 2011), 19. Included in this article is a photo of the 20 shihan taught by Usui Sensei. The text below the photo indicates that these are the students of Usui Sensei who were authorized to teach in the same way he taught. Juzaburo Ushida is in the photo.

4. Inscription on Usui Memorial, Saihoji Temple, Suginami, Tokyo, Japan.

5. Inscription on Usui Memorial.

6. Toshtaka Mochizuki, lyashi No Te, (Healing Hands) (1995), 227, ISBN 4-88481-420-7 C0011 P1400E.

7. Yamaguchi, Light on the Origins of Reiki, 61.

8. Shiomi Takai, “Searching the Roots of Reiki,” The Twilight Zone (April 1986), 140–143. This article can be viewed on the web at www.pwpm.com/threshold/origins2.html. (Note that this Japanese magazine is no longer in business.)

9. Frank Arjava Petter, This is Reiki: Transformation of Body, Mind and Soul, From the Origins to the Practice (Twin Lakes: WI: Lotus Press) 44.

10. In an alternate version of this story it is said that Usui Sensei’s personal life and business had failed and that he had gone to Mt. Kurama to meditate to gain clarity on what to do to solve his problems. See Takai, “Searching the Roots of Reiki,” 140–143.

11. Hiroshi Doi, Iyashino Gendai Reiki Ho, A Modern Reiki Method for Healing, rev. ed. (Southfield, MI: Vision Publications, 2014), 31. This story has been passed down within the Usui Reiki Ryoho Gakkai. According to Doi, it is also written in “Kaiin no tame no Reiki Ryoho no Shiori” (Guide of Reiki Ryoho for the members), September 1, 1974.

12. Yamaguchi, Light on the Origins of Reiki, 63–64.

13. An Interview with Hiroshi Doi, Ashiya City, Japan, October 24, 2016.

14. In an email from Doi Sensei he said there is misinformation being circulated about the Gakkai using the DKM, which is most likely based on translation problems. Doi did meet one person who apparently studied with Usui Sensei and was shown the DKM as part of his training, not as a symbol, but as a spiritual concept, but this person was not a Gakkai member and no longer practices Reiki.

15. Frank Arjava Petter, This is Reiki (Twin Lakes, WI: Lotus Press, 2012), 174.

16. William Lee Rand, “Interview With Hiroshi Doi Sensei, Part I” Reiki News Magazine, Spring 2014, 27. This interview is also included in An Evidence Based History of Reiki, which is sold by the ICRT.

17. This is based on the translation of an original document written by Usui Sensei.

18. Walter Lubeck, Frank Arjava Petter, William Lee Rand, The Spirit of Reiki(Twin Lakes, WI: Lotus Press, 2003).

19. Go to Reiki News Magazine (Spring 2011), 18 for a photo of Usui Sensei and the twenty Shihan. Note that while all in the photo were authorized to give Reiju-kai, some were not Shinpiden. In those days some of the centers did not have a Shinpiden to give Reiju so Reiju was taught to the leader of the center.

20. Yamaguchi, Light on the Origins of Reiki, 63–64.

21. Takai, The Twilight Zone, 140-143.

22. Inscription on Usui Memorial.

23. Frank Arjava Petter, Reiki Fire, (Twin Lakes, WI: Lotus Light, 1997), 26. ISBN 0-914955-50-0.

24. This list comes from the research of Frank Arjava Petter.

25. William Lee Rand, “An Interview with Hiroshi Doi, Part II,” Reiki News Magazine, (Fall 2003), 13.

26. A translation of this healing guide can be found on p. 63.

27. Frank Arjava Petter interviewing Tsutomo Oishi, a member of Usui Reiki Ryoho Gakkai.

28. Rand, “An Interview with Hiroshi Doi, Part II,” 12.

29. Yamaguchi, Light on the Origins of Reiki, 28.

30. Ibid., 69.

31. See the letter Takata Sensei sent to her students in 1977 announcing her retirement and naming three of her Reiki Masters to carry on her work in An Evidence Based History of Reiki, 108.

32. John Harvey Gray and Lourdes Gray with Steven McFadden and Elisabeth Clark, Hand to Hand, The Longest-Practicing Reiki Master Tells His Story (Gray, 2002), 93.

33. Information received from Bethel Phaigh in her classes as well as interviews and discussions with other students of Takata Sensei.

34. Usui Reiki Ryoho Gakkai via email from Hiroshi Doi Sensei.

35. John 14:12 (NIV). “I tell you the truth, anyone who has faith in me will do what I have been doing. He will do even greater things than these, because I am going to the Father.”

36. A few of Takata’s master students did travel with her and take a number of classes, but Takata Sensei always did the teaching so this would not have been an apprenticeship in which the student did some of the teaching, but a review of her training.

37. Marianne Streich, “How Hawayo Takata Practiced and Taught Reiki,” Reiki News Magazine (Spring 2007), 17.

38. Ibid, 174.

39. Personal interview with Arthur Robertson at the Spiritual Frontiers Fellowship during the summer of 1989.

منبع : مرکز بین المللی آموزش ریکی


www.reiki.org

دیدگاهتان را بنویسید